- از طرف دیگر توهین به پیامبر اكرم(ص) موجب خیزش جهان اسلام علیه دشمن (غرب) می شود و این هم به ضرر غرب است چرا كه تاكنون از رخوت و عدم بیداری مسلمین سود برده اند اما وتوهین به نبی اكرم (ص) آنها را بیدار كرده و علیه غرب وامی دارد. این مسئله را هم خوب می دانند پس هدف از این توهین ها چیست؟
- نظام غرب سرمایه داری با داشتن بازارهای مصرف پابرجاست و بزرگترین بازارهای مصرف او كشورهای آسیایی و مسلمان است. مثلاً یك شركت دانماركی كه دومین شركت تولید لبنیات در اروپا است و بازار اصلی فروش آن نیز عربستان بوده، وقتی به علت همین توهین ها با تحریم عربستان روبرو می شود مجبور به تعطیلی موقت شركت می شود. پس این توهین ها برای غرب ضربات سهمگین اقتصادی در پی دارد. بنابراین چرا بعد از عذرخواهی و توقف این كاریكاتورها دوباره بعد از دو سال شروع كرده اند و دست بردار نیستند؟
- ممكن است تصور شود كه این كارها برای جلوگیری از رشد اسلام در اروپا صورت می گیرد، اما می بینیم عملاً این توهین ها موجب رشد اسلام در غرب شده اما دوباره تكرار می شود، پس آشكار می شود كه رشد چند درصدی اسلام نسبت به آن هدفی كه دنبال می كنند چندان مهم نیست.

2- در تدارك جنگ بزرگ

خانم گریس هالسل (كارمند كاخ سفید و نویسنده سخنرانی های رئیس جمهور جانسون) كتابی دارد به نام " در تدارك جنگ بزرگ " آنجا ثابت می كند 50 تا 60 میلیون مسیحی یهودی گرا (مسیحی صهیونیسم) در آمریكا می گویند: " ما مسیحی هستیم. پروتستان می گوید برای اینكه مسیح دوباره بیاید باید منطقه خاورمیانه به قوم برگزیده (یهود) داده شود و یك جنگ عظیم به راه بیافتد." اما خوب است بدانید هالسل بعدها كه به همراه جری فالول(یكی از مبلغان پرنفوذ این جریان) به فلسطین سفر كرد آنجا حقایق را دید و متنبه شد و علی رغم نزدیكی با كاخ سفید از آنها برگشت.
با این توصیفات شاید بهتر بتوانیم متوجه علت حضور آمریكا در خاورمیانه شویم. شاید بارها این عكس را در پادگان های آمریكا در عراق دیده باشید كه مسیح را نشان می دهد در حالی كه در پشت سرش شماری از فرشتگان و در پیش رویش تفنگداران آمریكایی به تصویر كشیده شده است.
توضیح مطلب اینكه:

الف- مردم غرب به طور كلی دو قسمند:

عده ای كه به دنبال زندگی متمدنانه اند و اگر چه ممكن است خود را بهتر از دیگران بدانند اما دیگران را هم به رسمیت می شناسند. اینها با وجود اینكه در اكثریت هستند اما معمولاً قشر حاكم نیستند و نوعاً هم از توهینات بدشان می آید. مثلاً می بینیم سفیر سابق دانمارك در تونس در این كشور اعلام كرد: شهروندان دانماركی به خاطر این كاریكاتورها از تابعیت دانماركی خود خجالت كشیده و سعی در مخفی كردن آن می كنند ...
قسم دیگری كه غالب حاكمان (آمریكا و اروپای غربی یعنی انگلیس و فرانسه ...) و عده ای از مردم این كشورهایند (به حسب آمار 70 تا 100 میلیون آمریكایی یعنی 4/1 تا 3/1 جمعیت پیرو این تفكرند) اینها به دنبال سلطه جویی و حاكمیت بر دنیا با قرائت های مختلف مذهبی و سیاسی اند و جنگ جهانی سوم یا جنگ نهایی را بین تمدن غرب و اسلام می دانند. چنانكه" روبرتو كاردیرولی " وزیر اصلاحات قانون اساسی ایتالیا و عضو یكی از احزاب تندرو و نژادپرست ایتالیا خواستار به كار گیری زور و خشونت علیه مسلمانان گردید و نیز از پاپ بندیكت شانزدهم رهبر كاتولیك های جهان در خواست كرد برای برپایی یك جنگ صلیبی جدید فتوا دهد...

ب- این جنگ افروزان با تكیه بر قطعیت پیشگویی های" نوستر آداموس " (كه جنگ مسلمانان با غرب مسیحی را قطعی وانمود كرده) جامعه غربی را برای جنگ نهایی (با مسلمانان ) آماده می كند و در این مسیر از دو ادبیات استفاده می كند:

ادبیات سیاسی : مارگارت تاچر رئیس جمهور اسبق انگلیس در سال 1990 اعلام كرد: پس از پایان جنگ سرد بین شرق و غرب اكنون این جنگ بین بنیادگرایان اسلامی در منطقه مدیترانه منتقل شده است. نیز در تابستان 1380(4 سال قبل از چاپ كاریكاتورها، نخست وزیر دانمارك پیرامون فعالیت مسلمانان به صراحت گفته بود: آزادی در كشور ما نیز حد و مرزی دارد و ما نمی توانیم اجازه دهیم كه نظام عامه ما به دست دیگران دچار دگرگونی شود. وی با اشاره به نماز خواندن كارگران مسلمان در مكان های عمومی و حضور زنان محجبه در خیابان ها گفته بود این حركات حیات اجتماعی ما را دگرگون می كند.
ادبیات مذهبی: به دنبال طرد یهودیان به وسیله تمدن مسیحی در قرن 15 میلادی شاهد به وجود آمدن جریان اصلاح دینی (پروتستانیسم) یا همان مسیحیت یهودی گرا در قرن 16 میلادی هستیم و در امتداد آن از ابتدای سال 1976 رشد و گسترش مسیحیت سیاسی بنیادگرا – اصطلاحاً راست مسیحی – شدت گرفت. سازمان راست مسیحی گفتمان اصول گرایانه ای را آغاز كرد كه مضمون آن آماده ساختن آمریكا برای بازگشت مجدد مسیح و پایان جهان بود. بازگشت یهودیان به قدس پس جنگ 1967 نشانه ای از صحت پیشگویی های تورات و گام ماقبل آخر بازگشت مسیح - یعنی بازسازی معبد سلیمان - تلقی گردید. سپس این جریان در انتخابات ریاست جمهوری و كنگره نفوذ كرد و ائتلاف راست مسیحی با راست سیاسی در سال 1980 در داخل جزب جمهوری خواه تشكلی به وجود آورد كه به نام " حزب الله آمریكا " شناخته می شود. بالاتر اینكه حزب جمهوری خواه در انتخابات مقدماتی در 1988 اصلاً به یك كشیش – پت رابرتسون رهبر ائتلاف مسیحی – اجازه داد كه خود را نامزد كند. این امر در انتخابات اولیه ریاست جمهوری در سال 2000 نیز تكرار شد و این بار "گری بوئر "نماینده این جریان بود. این در حالی است كه این كشور سكولار جریانات بنیادگرا در جهان اسلام را سر كوب می كند و خواستار جدایی آیت الله ها از سیاست در ایران است درحالیكه خود گام هایی بر می دارد كه احتمالاً در دهه های آتی شاهد این خواهیم بود كه رئیس جمهور آمریكا یك كشیش بنیاد گرا و یك مسیحی صهیونیست شود!!!
گرچه تا به حال این كشیش ها نتوانسته اند رأی حزب را با اكثریت كسب كنند، اما كاندیدای حزب (بوش) كه با كمك جنبش مسیحیت بنیادگرا و صهیونیسم رأی آورد امروز خود را سرباز مسیح می داند و در همه اردوگاه های اشغالگران در عراق تابلوی مسیح با حمایت تفنگداران آمریكایی را نصب كرده است. بنابراین غرب جدید فقط غرب فوق مدرن و سرمایه دار نیست، بلكه یك جریان قوی مذهبی با اندیشه های توراتی برای پایان تاریخ است چنانكه می بینیم یك كشیش مسیحی در جایی غیر از كلیسا و در روزی غیر از یكشنبه و برای جمعیتی 15 هزار نفری اسلحه ای در دست گرفته و با لباس نظامی به جای خواندن موعظه، آماده شدن برای جنگ نهایی (كه با مسلمانان و متحدان شرقی شان است ) را تبلیغ می كند. جالب اینكه این جنگ را مقدمه ظهور دوباره مسیح و شروع خوشبختی خود معرفی می كند.

ج- چرا حضرت رسول (ص) را هدف گرفته اند؟

از آنجا كه جنگ آتی با مسلمین است و همان مقدمه ی ظهور مسیح، پس در كنار آماده كردن مردم، خود نیز باید حریف را همزمان به میدان بكشند. لذا توهین به پیامبر(ص) كه محور مشترك همه مسلمانان است را در دستوركار قرار داده و قصد وارد كردن یكپارچه حریف به میدان منازعه ی انتخاب شده را دارند. بدین وسیله روابط دوستانه به روابط خصمانه تبدیل می شود چرا كه تا حریف به جنگ حاضر نشود جنگ نهایی رخ نمی دهد تا هدف اینها كه سلطه جهانی است محقق شود. از این رو پت رابرتسون از كشیشان مبلغ این جریان می گوید: اگر ما با دشمنان اسرائیل (جهان اسلام بالاخص ایران و لبنان) متحد شویم در برابر خدا ایستاده ایم.

3- انواع مواجهه احتمالی مسلمین با این توهینات:

الف- یك مواجهه، برخورد مسلمانانی است كه لیبرالیزاسیون را پذیرفته و عملاً غربی شده اند. اینها همان مسلمانان صهیونیستند كه مطابق فرهنگ غرب برخورد می كنند كه: آزادی بیان است چه اشكالی دارد بگذارید هر چه می خواهند بگویند. كه این طیف فقط نام مسلمانی را یدك می كشند، چرا كه غیرت و حمیتی بر عقاید و ارزش های خود ندارند پس برای غرب بی خطرند و حكم عمله غرب را دارند و در واقع از صف مسلمانان خارجند. مثلاً دكتر طنطاوی شیخ الازهر مصر در دیدار با سفیر دانمارك گفته بود: این كاریكاتورها محكوم است؛ چرا كه پیامبر اسلام(ص) فوت كرده و قادر به دفاع از خود نیست.
ب- عده ای هم به خیزش و منازعه و گروگانگیری برمی خیزند كه زمینه را جنگی تر و جنگ نهایی را تسریع می كنند و بهانه به دست دشمن می دهند كه این همان مطلوب آن طیف جنگ طلب است، چرا كه به هدف خود كه وارد كردن حریف به میدان منازعه است، می رسند. به عنوان مثال در لبنان مردم به سوی سفارت دانمارك در بیروت آتش پرتاب كرده و با نیروهای پلیس نیز درگیر شدند...

4- چه باید كرد؟

الف- غیرتمان را غربت غرب نگیرد.

بر ماست كه غربی منشانه و بی تفاوت از كنار این توهینات نگذریم و در پارادایم آنها قرار نگیریم. در كنار ابراز انزجار از عمل دشمن، اجازه ندهیم تحریكاتشان در ما چنان اثر كند كه در راستای تحقق اهدافشان گام برداریم.

ب – جامعه نمونه وپویا، طلسم سحر اینان:

ایران نباید یك ژاپن اسلامی شود، بلكه باید یك جامعه شیعه متمدن شود. در این راستا باید بكوشیم تا در كنار حفظ اصول اسلامی و آرمان های محمدی(ص) چهره ای برتر و فرهنگی تر از جوامع اسلامی نشان دهیم. در این باره همه مسئولیم، مخصوصاً قشر دانش آموز و دانشجو كه با تولید علم و تحصیل دانش به پیشبرد این هدف كمك شایانی می كنند و از این طریق از لایه های میانی در شرق و غرب (دیگرانی كه پیرو این جریان جنگ طلب نیستند) یار گیری كنیم و بدین طریق در خود غرب علیه این جریان فشار ساخته شود. چنانكه سفارت جمهوری اسلامی ایران در دانمارك با همكاری مركز فرهنگی امام علی(ع) این كشور، همایشی با موضوع معرفی اندیشه و شخصیت پیامبر اسلام(ص) در سالروز میلاد آن حضرت در مركز مطالعات بین المللی دانمارك، برگزار كرد. در این همایش كه با حضور شخصیت های سیاسی، علمی و مذهبی مسلمان و مسیحی اروپایی از جمله كشیش ایلن، دكتر لیسه راسموس، استاد دانشگاه كپنهاگ و رئیس مركز دانماركی گفتگوی اسلام و مسیحیت، پروفسور لنسل، اسلام شناسی از اتریش، فرانك گلی، كشیش كلیسای انگلیكن از انگلیس و حجت الاسلام واعظی از كشورمان برگزار شد، موضوعاتی از قبیل ابعاد شخصیتی پیامیر اسلام(ص)، محمد(ص) پیامبر صلح و رحمت، اخلاق در اندیشه پیامبر اسلام، محمد(ص) و آزادی بیان، محمد(ص) و نظام حكومتی و... مورد بحث قرار گرفت.
البته ممكن است این توهم پیش آید كه چنین رویكردی در غرب به هسته ای شدن ایران و روی كار آمدن اصولگرایان و احمدی نژاد یا موضع انقلابی او ربط دارد ولی نطفه این رویكرد از چند قرن قبل بسته شده و فقط در دهه های اخیر (به خصوص پس از فروپاشی شوروی و توجه به دشمن جدیدی به نام اسلام ) وارد حاكمیت ها و سیاست ها و... این كشورها شده و نیز اگر در جواب سیاست های احمدی نژاد بود كاری می كردند كه خود احمدی نژاد را شكست دهند و منزوی كنند، نه كاری كه عملاً بقیه جهان اسلام را پشت سر مواضع احمدی نژاد علیه غرب درآورند. حتی كشورهایی چون مصر كه كشورهایی خمود در مواجهه با غرب به حساب می آیند. احمدی نژاد فقط این شرایط را درك كرده و كاری كرده كه یك جبهه ایدئولوژیك در مقابل غرب ایجاد شود كه این بیشتر باعث بالندگی جهان اسلام است.

ج- متحد یا لااقل منسجم شویم:

غرب برای تضمین پیروزی نهایی خود، در كنار كشاندن كل مسلمین به صحنه جنگ نهایی برای ضعیف كردن رقیب (مسلمانان) طرح های تفرقه افكنانه ای را هم پیش می برد. یعنی از یك سو با توهین به مشتركات، كل مسلمین را به مصاف می كشد و از طرف دیگر با دامن زدن به افتراقات و اختلافات داخلی، آنها را تكه تكه می كند تا بتواند بر این دشمن فائق آید. نمونه های زیادی از این تفرقه افكنی ها در دست است. از جمله آنها فرقه سازی است. فرقه هایی كه بزرگترین مانع انسجام و اتحاد مسلمین است، مانند: فرقه های وهابیت، بهائیت، بابیت و... به عنوان مثال فرقه خود ساخته وهابی 80 فتوا علیه شیعیان و جواز قتل آنها صادر می كند....
- در بمب گذاری سامرا ردپای سرویس های اطلاعاتی اینها بود كه مؤید خوبی بر این مطلب است. زلمای خلیل زاد سفیر آمریكا در عراق برای تفرقه افكنی و بسیج نیروهای سنی علیه شیعیان است. او به ضرورت حمایت از ایده تشكیل شبه نظامیان سنی در بغداد و مناطق اطراف آن تأكید می كرد و آنها را متقاعد كرد كه این پیشنهاد بر اساس تحقیق سازمان سیا و به هدف رویارویی با پدیده ای كه آمریكایی ها آن را خطر شبه نظامیان شیعه می دانند بنا شد

نظرات شما عزیزان: